مامانی اونموقع اصلا فکرشم نمیکردم که خدا دسته گلی مثل شمارو میخواد بهمون بده
خدایا شکرت
انشالله این دفه که رفتیم شیراز و حرم ،عکسای خشگل سه نفری میگیریم فدات بشم
این عسل تموم هستیه منه
امشب مهمون داشتیم میومدن تا حلمارو ببینن .گفته بودم تا هر ساعتی که بیدار باشیم اینم بیداره. ولی چند لحظه قبل از رسیدن مهمونا خانم گرفت خوابید. البته به هر ترفندی که شده به زور بیدارش کردیم .الانم که مهمونا رفتن دختر خوبی شد وزود خوابید الهی مامان فداش بشه.
حلما تو خط رنگ قرمز
یه عالمه عکس مثلا هنری ازش گرفته بودم نمیدوم چه مرگم شده بود ندونستم زدم همه رو پاک کردم حالا نمیدونم چطور میشه دوباره برشون گردونم اگه میتونید کمکم کنید دوستان
دخمل توت فرنگی من
از اولش یاد گرفته شبا تا هر ساعتی که ما بیدار باشیم بیدار میمونه .دیشبم چون مهمون داشتیم تا دیروقت بیدار بودیم ایشونم با ما همپایی میکرد. بعدشم که مهمونا رفتن خیلی خوابم میومد دادمش دست باباش دیگه هیچی حالیم نشد.صبح بلند شدم واسه نماز میبینم گذاشتتش دومتر اونورتر از خودشو یه لا پتوی نازکم کشیده روش کلاشم نذاشته طفلی بیدار شد افتاد به عطسه زدن الهی مامانش بمیره.